تو شناسنامه اسم من حسنه .... حسن نيك يار. ولي از بچگي منو امير صدا ميكردند و اصلاً دوست نداشتم منو حسن صدا كنند. فرزند دوم يك خانواده متوسط هستم و در بيست و هفتم خرداد هزار و سيصد و سي و يك در جنوب تهران متولد شدم. بعد از دوران ابتدائي و اوايل متوسطه يعني وقتي يك نوجوان شانزده ساله بودم تصميم گرفتم هر سال در تولد حضرت مهدي و در نيمه شعبان به اتفاق دوستان و بچه محليها از يك هفته مانده به نيمه شعبان پول جمع كنيم و كوچهاي كه در آن زندگي ميكرديم را چراغاني و تزئين كنيم و همانطور كه گفتم از يك هفته قبل نمايشي را كه سوژه آنرا معلم خودمان مينوشت تمرين و در روز جشن اجرا كنيم و خلاصه آن شب در كوچه ما غوغايي بود و همين سالها بود كه كم كم متوجه شديم كه به تئائر علاقمند شديم. دو سال بعد يك كانون تربيتي فرهنگي در نزديكي محله ما احداث شد و جهت فعاليت جوانان به كارهاي هنري عضو ميگرفت. ما هم همگي رفتيم و عضو گروه تئاتر كانون شديم براي ما سالني با پرده مخمل قرمز احداث كردند و ما اولين اجراي نمايشنامه را در سال 1348 بر روي صحنه برديم (گلبازان). اسم بازيگران را در آخر ميگم. چون بيشتر آنها از هنرمندان امروز سينما و تئاتر و تلويزيون هستند. آقاي فرزانفر مدير كانون كه مردي هنر دوست بود و با كمك هم تقاضاي يك مربي و استاد از وزارت فرهنگ كه امروزه به وزارت ارشاد تغيير نام داده كرديم و بعد از يك هفته دو استاد به كانون ما آمدند (داريوش مودبيان و بهزاد فراهاني) و تمرين و آموزش شروع شد. شقايق فراهاني هنوز به دنيا نيامده بود. ما نمايشهاي بزرگي را روي صحنه برديم در سال 1351 نمايشنامه بهترين باباي دنيا را من كارگرداني كردم و استاد فراهاني دلسوزانه با ما تمرين ميكرد. در آن سالها شقايق يك دختر شيرخوار بود كه مادرش اور را با خودش مياورد كم كم كانون براي ما بسيار كوچك شد و سال 1352 عضو كاخ جوانان شديم و نمايشنامههاي پهلوان اكبر، چشم در برابر چشم، چوب به دستهاي ورزيل را بازي كرديم. هر سال در جشنوارهها اول ميشديم و همه گروه راهي اردوي رامسر شديم. علاقه ما به حدي بود كه بيشتر بچهها سر از هنرهاي زيباي دانشگاه تهران در آوردند. گروه كوچ را تشكيل داديم در اينجا بهتر است بچههاي گروه را معرفي كنم. بنده كه معرف حضور هستم، پرويز پرستويي، عبدالرضا اكبري، اصغر همت، محمود جعفري، مهدي كيا، مهدي ميامي، مجيد بهشتي، كريم اكبري، حميد صفائي، رحمان يا قربان مرتضي مسجد جامعي و ....